کودکآموزش ارزشهای زندگی به کودکآموزش و تربیت کودکانراهکارهای والدین
پرورش معنویت فرزندان با راهکارهای موثر
کاری که می توانید برای پرورش معنویت فرزندتان انجام دهید
مقدمه:
اگر ایمان عمیقی دارید به رشد و پرورش معنویت فرزندان فکر کرده اید و همه چیز را ترسیم کرده اید. از سوی دیگر، اگر تعجب می کنید که چگونه باورهای خود را در قالب کلمات بیان کنید و مطمئن نیستید که چه درس های معنوی را می خواهید به فرزندان خود منتقل کنید، مهم ترین وظیفه شما انتقال حقیقت معنوی و ارزش های الهی به فرزندتان است. شما مطمئناً این کار را از طریق وظایف روزانه فرزندپروری، با ایجاد قوانینی که از اعتقادات شما سرچشمه میگیرد و از طریق گفتگوهای روزمره انجام خواهید داد.
این مقالات برای شما مناسب است.
10 راهکار کاربردی پرورش کودک خلاق
مراقبت های مهم کودک نوپا در برابر خطرات احتمالی پیش رو
آموزش درمان و پیشگیری از لکنت زبان در کودکان 3 الی 6 ساله
همه انسان ها بعد معنوی دارند. لازم نیست به یک موجود برتر اعتقاد داشته باشید تا به فرزندتان درس های معنوی بزرگی بیاموزد. اعتقادات شما هرچه باشد، احتمالاً می خواهید فرزندتان بداند که زندگی مقدس است، انتخاب های او اهمیت دارند، طبیعت سزاوار احترام خاصی است، حضور آنها در دنیا به شادی و خوبی کمک می کند، که همه چیز راهی برای کار کردن دارد (نه همیشه همانطور که انتظار داریم)، که بیشترین لذت معمولاً از برقراری ارتباط و به اشتراک گذاشتن با دیگران ناشی می شود، این که ناراحت بودن می تواند ما را به رشد سوق دهد، و در حالی که همیشه به آنچه می خواهیم نمی رسیم، همیشه می توانیم بهترین استفاده را انتخاب کنیم. آنچه به دست می آوریم
کاری که می توانید برای پرورش معنویت فرزندتان انجام دهید:
باورهای خود را روشن کنید:
فرقی نمیکند مذهبی سازمانیافته را انجام دهید یا نه، باید تصمیم بگیرید که به چه چیزی اعتقاد دارید تا پرورش معنویت فرزندان را تقویت کنید. این بدان معنا نیست که شما باید همه پاسخ ها را داشته باشید، اما می توانید برای بررسی این سؤالات وقت بگذارید:
آیا به خدا اعتقاد دارید؟
آیا معتقدید عنصر الهی در خلقت جهان وجود داشته است؟
فکر می کنید وقتی یک نفر می میرد چه اتفاقی می افتد؟
معنویت را زودتر معرفی کنید:
نیفرت میگوید: «کودکان نمیدانند خدا کیست، اما واقعاً نمیدانند پدربزرگ و مادربزرگ کیست». “با این حال، شما می خواهید آنها مادربزرگ را بشناسند، بنابراین از روز اول شروع به صحبت در مورد او می کنید. در مورد ایده خدا هم همینطور است.” همانطور که فرزندتان قول شما را می پذیرد که مادربزرگ فرد مهمی در زندگی اوست (حتی اگر به ندرت او را ببیند)، به همین ترتیب او نیز قول شما را می پذیرد که خدا نیز هست.
و با معرفی تمرینهای معنوی در دوران جوانی – مانند روشن کردن شمع یا خواندن سرود با هم – کودک نوپای شما آنها را بخشی طبیعی از زندگی میداند و شما قبل از دیگران تأثیر معنوی روی او خواهید داشت.
حتی اگر به خدا اعتقاد ندارید یا خدا را به عنوان یک موجود قادر مطلق نمی بینید، ارزش دارد که در مورد آن با فرزند خود صحبت کنید. نیفرت می گوید: «بچه ها همه جا درباره خدا خواهند شنید. “اگر شما با ارزشهای خودتان روی آن کار نکنید، آنها ارزشهای دیگری را جذب خواهند کرد.”
اگر به مذهب سازمان یافته اعتقاد ندارید، همچنان می توانید او را تشویق کنید که به عقاید دیگران احترام بگذارد. و یادگیری درست از نادرست، ایجاد حس سابقه خانوادگی، و نشان دادن نگرش مراقبتی نسبت به دیگران، همگی به ساختن پایه یک زندگی معنوی غنی کمک می کنند.
اعتماد:
حتی اگر معنویت شما شامل یک حق تعالی نباشد، کودکان باید احساس کنند که کائنات به آنها لبخند می زند. انیشتین میگفت مهمترین تصمیمی که هر فرد میگیرد این است که تصمیم بگیرد که آیا این یک جهان دوستانه است یا خیر.
افرادی که در دنیا احساس امنیت میکنند، از نظر عاطفی و جسمی سالمتر هستند، و همچنین تمایل بیشتری برای ارتباط با دیگران دارند، که باعث افزایش شادی (و کمککننده) میشود. مطمئناً باید به فرزندان خود بیاموزید که چگونه خود را ایمن نگه دارند، اما آگاهی از اینکه برخی افراد قابل اعتماد نیستند نباید آنها را از اعتماد کلی به مردم باز دارد.
یکی از پامدهای این امر این است که کودکان خردسال نباید در معرض اخبار تلویزیون قرار بگیرند، که ثابت شده است هر کسی که آن را تماشا می کند احساس امنیت کمتری می کند و احتمال وقوع حوادث تهدیدآمیز را بیش از حد برآورد می کند.
احتمالاً اینشتین سطح عمیقتری از اعتماد را نیز توصیه میکرد، این احساس که زندگی معنا دارد و کارهای خوبی که در دنیا انجام میدهیم مهم است.
از رویدادهای روزانه برای آموزش معنویت استفاده کنید:
ایده های بزرگ همیشه به اقدامات بزرگ نیاز ندارند. شما می توانید با گنجاندن آن در اعمال و کلمات معمولی نشان دهید که معنویت بخشی از زندگی روزمره است. وقتی صبح پرده ها را باز می کنید، می توانید بگویید: “به این روز باشکوه که مادر طبیعت ساخته نگاه کنید.” هنگام خواب، می توانید با عبارت «خدا خیرت بده، پای عزیزم» امضا کنید.
وانمود نکنید که همه پاسخ ها را دارید:
ممکن است کودک نوپا شما توانایی این را نداشته باشد که بپرسد یا به طور کامل بفهمد که افراد هنگام مرگ به کجا می روند، اما شما همچنان می توانید صادقانه در مورد آن صحبت کنید. کوتاه و ساده بگویید: “هیچ کس به طور قطع نمی داند، اما برخی فکر می کنند به بهشت می روند تا به خدا نزدیک شوند. برخی دیگر فکر می کنند دوباره در بدن جدیدی متولد شده اند.”
اگر اعتقاد قوی دارید، آن را به اشتراک بگذارید. اگر اینطور نیست، بد نیست اعتراف کنیم که برخی از سؤالات وجود دارد که مردم تمام زندگی خود را برای کشف کردنشان صرف می کنند – و این یکی از آنهاست.
قدردانی از طبیعت را القا کنید:
طبیعت مکانی عالی برای یافتن الهام و حس معنویت است. نیفرت میگوید: «بچهها با تمام حواس خود یاد میگیرند – آنها عاشق برداشتن یک سنگ یا پریدن در یک گودال یا تعقیب پروانه هستند.
با نشان دادن عشق و احترام خود به طبیعت، به فرزندتان کمک کنید تا طبیعت را به عنوان چیزی ارزشمند ببیند. وقتی برای پیاده روی خانوادگی در جنگل یا یک پیک نیک در ساحل می روید، خود (و حتی دیگران) را تمیز کنید و مراقب موجودات موجود در محل زندگی آنها باشید.
با فرزندتان باغی بکارید و آن را بخشی از برنامه روزانه خود قرار دهید تا پیشرفت گیاهان را با هم بررسی کنید. یک توده کمپوست راه اندازی کنید تا کودکتان بتواند ببیند باقیمانده غذا به خاکی تبدیل می شود که در باغچه خود استفاده می کنید. او را با این ایده آشنا کنید که زمین یک هدیه است و بقای ما به بقای سیاره بستگی دارد.
اغلب با هم بخوانید:
بسیاری از کتابهای خوب کودکان درباره موضوعات مرتبط با مهربانی، عدالت، بردباری و انصاف – همه موضوعاتی که میتوان آنها را «معنوی» تلقی کرد، از آنجایی که به ارتباط همه مردم و زندگی با هدف میپردازد، میآید. خاخام ساسو که خود نویسنده چندین کتاب کودکان از جمله قلم موی خداست، خاطرنشان میکند که در طول جلسات مطالعهتان خیلی سخت نگیرید. “به جای “ببینید چگونه این داستان به ما می آموزد که خودخواه نباشیم؟” از فرزندتان سؤالاتی با پایان باز بپرسید مانند “به نظر شما مهم ترین بخش این داستان چیست؟” یا “چه کاری انجام می دادید؟” “ساسو پیشنهاد می کند.
در زمان خرابی برنامه ریزی کنید:
دو میگوید: «یکی از کارهایی که ادیان قرنها به خوبی انجام دادهاند این است که به مردم زمان میدهند تا در هفتهشان مکث کنند، بررسی کنند و در مورد مسائل بزرگتر فکر کنند». شما می توانید همین کار را برای خانواده خود انجام دهید. قدم زدن. یوگا را با هم امتحان کنید. از فرزندانتان بخواهید درباره موضوعی معنوی مانند “آرزو دارید چه چیزی از خدا/خالق/قدرت برتر بخواهید؟” نقاشی بکشند یا در یک مجله بنویسند. یا یک ساعت در هفته را به عنوان وقت خانواده بدون برق (بدون وسایل الکترونیکی) تعیین کنید.
همیشه کاری وجود دارد که هر یک از ما می توانیم انجام دهیم تا اوضاع را بهتر کنیم:
هنگامی که کودکان با تراژدی یا بدی روبرو می شوند و احساس می کنند قدرتی برای کمک ندارند، به نوجوانان و بزرگسالان بدبین تبدیل می شوند. اما وقتی احساس قدرت میکنند که تغییری ایجاد کنند، در قطبنمای درونی خود در مورد آنچه درست است، قوی میشوند و به احتمال زیاد از آن دفاع میکنند. زندگی مملو از فرصتهایی است که به کودکان کمک میکند به جای ناامیدی احساس قدرت کنند، فقط با نحوه پاسخگویی به سؤالات آنها. اما در عجله ما برای حرکت دادن فرزندانمان به برنامه، به راحتی می توان به سؤالات مداوم آنها به عنوان یک مزاحم نگاه کرد. و اغلب ما نمی دانیم چگونه پاسخ دهیم. ممکن است فقط سعی کنید بچهتان را به فوتبال بکشانید، وقتی او از شما چیزی شبیه این میپرسد:
“چرا یک نفر باید به افرادی که نمی شناسند شلیک کند؟”
کودکان چه در تلاش برای درک قلب انسان باشند و چه اسرار جهان، از ما می خواهند که به آنها کمک کنیم تا اطلاعات گیج کننده ای را که می بینند و می شنوند در جهان بینی خود ادغام کنند. خوب است بگوییم جواب همه چیز را نمی دانی، با هم تعجب کنیم، غصه بخوریم، و با هم به دنبال پاسخ بگردیم. اما مهم است که به کودک خود بگویید که تراژدی فقط از آسمان نمی افتد. حتی اگر نتوانیم دلیل را ببینیم، دلایلی برای چیزهایی که اتفاق می افتد وجود دارد.
بنابراین میتوانید یک عمل خشونتآمیز را با گفتن چیزی شبیه به این توضیح دهید:
“گاهی اوقات مردم با یکدیگر اختلاف نظر دارند و از کلمات خود برای حل مسائل استفاده نمی کنند. آنها با دست، یا اسلحه یا بمب می جنگند. این چیزها همیشه درد و رنج بیشتری ایجاد می کنند. به همین دلیل است که ما همیشه سعی می کنیم از آنها استفاده کنیم. کلمات.”
و همیشه کاری وجود دارد که هر یک از ما در هر لحظه میتوانیم برای بهتر کردن اوضاع انجام دهیم. وقتی آن فاجعه اتفاق افتاد، افراد زیادی بودند که به یکدیگر کمک میکردند تا در امان بمانند. اینها افرادی هستند که من بیشتر تحسین میکنم.»
با مثال آموزش دهید:
تیفیانی دادسون و همسرش، تام، از لنکستر، PA، بر آموزش دخترشان، مالوری، 4 ساله، در مورد قانون طلایی تمرکز می کنند: “با دیگران همانطور رفتار کن که دوست داری با تو رفتار شود.” بنابراین کریسمس گذشته، آنها یک خانواده نیازمند را با یک دختر 1 ساله به فرزندی قبول کردند. او میگوید، دادسون به مالوری کمک کرد تا برخی از لباسها و اسباببازیهای خود را انتخاب کند تا به خانواده بدهد تا نیاز به کمک به دیگرانی را که کمتر خوش شانس هستند یادآوری کند.
نکات مهم پرورش معنویت فرزندان :
حالا به جزئیات سوال شما بپردازیم. احساس می کنم شما را به دو جهت می کشانند. شما میخواهید فرزندتان را راهنمایی و شکل دهید، اما میدانید که اجازه دادن به او برای خودش تبدیل شدن به او به همان اندازه مهم است—به معضلات والدین خوش آمدید. این کشش طبیعی است، گیج کننده است و از بین نمی رود. اما هنگام تلاش برای رسیدن به راه حلی که راهنمایی و آزادی را متعادل می کند، نکاتی وجود دارد:
-
شک و تردید خود را در مورد فرزندتان مطرح نکنید. پاسخ های باز برای کودکان خردسال جواب نمی دهد.
-
آنچه را که واقعا نمی دانید، برای خود نگه دارید. بزرگسال باش بذار بچه باشه
-
هیچ نوع نفوذ مذهبی را تا سن 6 یا 7 سالگی معرفی نکنید و سپس به آرامی.
-
داستان های کتاب مقدس و دیگر متون مقدس ساده برای کودکان جذاب هستند. آنها را به هر طریقی معرفی کنید، اما نه به عنوان پله ای برای ایجاد ایمان و اعتقاد. این عناصر در آرایش خود شما مشخص نیستند.
-
خودت رشد کن این قوی ترین و بهترین راه برای آموزش است.
-
حتی با وجود اینکه اعتقاد دارید که معنوی بودن به معنای داشتن زندگی ای است که شامل سادگی و بخشش است، طبیعت پر از فراوانی است. فقط به این دلیل که شما بر خلاف آن قضاوت می کنید، فرزندتان را در این فراوانی کوتاه نیاورید. کمیابی و پیوریتانیسم ویژگی های معنوی نیستند.
-
من احساس میکنم که میل به کنترل فرزندتان در شما قویتر از این است که به او اجازه دهید خودش آشکار شود و از انگیزههای خودش به عنوان راهنمای خود استفاده کنید. توجه داشته باشید که کنترل کودک یا فرافکنی کردن خود به او، دستوری برای طرد شدن و عصیان در آینده است، نه اینکه در حال حاضر به کاهش رشد اشاره کنیم.
-
من این اخطارها را برای مدتی طولانی بیان کردم، زیرا بدیهی است که شما یک مادر وظیفه شناس و دلسوز هستید که به طور کامل به هر موضوعی فکر می کند. این همه خوب است، اما اگر یک نفس عمیق بکشید و آرام باشید، کمک خواهد کرد. اگر 10 درصد از آنچه تصور می کنید ضروری است را انجام دهید، این میزان از طرف اکثر والدین به 100 درصد می رسد.